در حال بارگذاری ...
کارگردان کرمانی نمایش «بوف کور»:

تئاتر به سختی نفس می‌کشد

تئاتر یک فعالیت گروهی است و در تمام جوامع توسعه یافته از ارکان مهم تعامل اجتماع با فرد است و امیدوارم در جامعه ایران و استان کرمان تئاتر جدی گرفته شود

به گزارش تئاتر کرمان، محمدرضا حیدری متولد ۱۳۶۴ در خوزستان، مسجدسلیمان . از کارگردانان فعال تئاتر کرمان است که هر سال اثری را به روی صحنه می برد. قرار بود از دهم آبان ماه نمایش «بوف کور» را به مدت بیست شب اجرا کند که به دلیل تعطیلی های کرونایی به تعویق افتاد . به همین بهانه گفتگویی با او انجام داده‌ایم که می‌خوانید  : 

 - از فعالیت‌های تئاتری خود در این سال‌ها بگویید ؟

پدرم کارگردان و بازیگر تئاتر بود و من از کودکی یا به نوعی حتی از نوزادی تمرین تئاتر مامن من بود.  از همان کودکی انتخاب کرده بودم بازیگر شوم . در مدرسه و جشنواره های دانش آموزی تئاتر رو شروع کردم .برخلاف خیلی از دوستان که به تئاتر می آیند که بازیگر سینما شوند من از همان ابتدا بازیگر تئاتر بودن هدف اصلی ام بود . ۱۵ سال می شود که کارگران تئاتر هستم و ۲۳ نمایش اجرای عمومی در پرونده کاری خود دارم.  شرکتدر جشنواره های مختلف را در کارنامه به عنوان کارگردان و ۲۵ نمایش رو با سمت بازیگر و ۱۰ حضور هم به عنوان نمایشنامه نویس دارم .

سال ۸۴ اولین سفر من به استان کرمان و شهرستان بافت به مدد تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان و اقامت ۳ ساله من بعد از آن منجربه تولید چهار نمایش شد که  اولین حضور  من در جشنواره استانی کرمان سال ۸۶ با نمایش «کبوتر زخمی» به نمایندگی از شهرستان بافت  رقم خورد و بعد از آن تا سال ۱۳۹۵ ساکن تهران بودم و طی آن سالها فعالیت جدی آموختن و تجربه در حوزه تئاتر برای من جدی تر از قبل بود. سال ۹۵ به کرمان آمدم و در چهارسال اخیر نمایش های :

«همه چیز می گذرد تو نمی گذری» و «به خنده گندم که رویای آرد» و  «باغبان مرگ»  را به عنوان کارگردان و چندین نمایش دیگر را به عنوان بازیگر  ومشاور کارگردان داشته ام .هم اکنون هم نمایش «بوف کور» که اقتباسی از نوشته صادق هدایت به نویسندگی دکتر مهرداد بهراد است رو آماده اجرا دارم .

- از شکل گیری «بوف کور» بگویید ؟ 

نمایشنامه«بوف کور»  رو سه سال پیش خواندم . از ابتدای سال ۹۹  چندین و چند فراخوان برای جذب بازیگر و عوامل شروع دادم و پس از چند مرحله تست و انتخاب بالاخره تیرماه روخوانی نمایش را آغاز کردیم .از ابتدا می دانستیم کار سختی در پیش است .تئاتر کار کردن در شرایط طبیعی خودش هزار یک ماجرا دارد حالا که کرونا همه معادلات پیش را برهم ریخته سختی کار دوچندان می شود . با رعایت پروتکل های بهداشتی مراحل تمرین رو پشت سر گذاشتیم نمایشی با ۱۶ بازیگر و جمع عوامل ۳۰ نفر بدون کمترین مشکلی در خصوص کرونا با رعایت همه موارد بهداشتی به مرحله بازبینی رسید و مجوز اجرا رو از شورای نظارت دریافت کرد .قرار بود با نصف ظرفیت سالن علی معلم از ۱۰ آبان ماه ۱۵ شب اجرای عمومی داشته باشیم که تعطیلی  اعلام عمومی شد

- تعطیلی اجرای تئاتر پیامدهایی دارد ؟ 

دقیقا تئاتر همان جایی است که به نظر من می توانست محل فرهنگ سازی و تجربه درست رعایت پروتکل های بهداشتی باشد .چرا  این مکان امن در مقابل کرونا را  به جای بهروری درست و برنامه ریزی شده تهدید تلقی کردیم ؟ 

من هیچ علاقه ای به جریانات مدیریتی خرد و کلان تئاتر ندارم و همیشه سعی کردم در میدان تولید و عمل باشم .اما هرچه هست مشکل ما در مدیرت خرد کلان هنرهای نمایشی است .شاید مدیران  اجرایی و مسولین ستاد مبارزه با کرونا  مطلع از فرآیند تولید و اجرا یک تئاتر نباشند و به همین جهت تصویر درستی از امنیت و رعایت پروتکل ها در تئاتر ندارند .خب حالا چه کسی باید روشنگری کند تا این چراغ نیم سوز تئاتر از یک تهدید به یک فرصت تبدیل شود ؟ صد البته مدیر کل محترم و معاونت های هنری و مدیران تئاتری و انجمن نمایش باید وارد عمل شوند و با تشریح واقع این بحران را کنترل کنند . بحرانی که بیش از همه اصناف و فعالان اقتصادی، ریشه هنرمندان مخصوصا تئاتری ها را می خشکاند .این یک هشدار جدی است در باره تئاتری  که تا قبل از این کمترین حمایت ها را دریافت می کرد و بهتر است بگویم  گاهی  هیچ حمایتی در کار نبوده است و  هرچه بود افراد با هزینه های شخصی خود تولید کردند و به سختی چراغ تئاتر را روشن نگه داشته اند .حالا که کرونا آمده حمایتی در کار نیست که نیست .تعطیل شدن همان اجرای با ظرفیت ۵۰ درصد سالن هم   جسم تا پیش نیم جان بدنه تئاتر را محکوم به نابودی کامل می کند.

- ضرورت اجرای تئاتر در این شرایط چیست؟  

تئاتر همان آیینه زندگی بود و هست و ضرورت تئاتر مثل  آن است  که  بگویی ضرورت زیستن و زندگی در این بحران چیست . آموخته های ما از  پیشینیان ما تا کنون در تجربه زیستمان می گوید، تئاتر برای جامعه هم امید و پویایی به همراه دارد هم فرهنگسازی و تجربه . اجتماع نسبت به خود را در کنش اجتماعی هماهنگ و از پیش مشخص با رعایت قواعد و قرار داد های مشترک را در پی دارد. این تجربه زیست همیشه می تواند به داد جامعه برسد .حال حداقلی آن الگو سازی و تجربه رفتار اجتماعی مشترک در بستر یک اجرای تئاتر است که منجربه فرهنگسازی رعایت پروتکل ها می شود. 

-سخن پایانی شما ؟ 

تعطیلی چاره کار نیست لطفا به جای تعطیل کردن راه کاری اصولی بیندیشد .تئاتر یک فعالیت گروهی است و در تمام جوامع توسعه یافته از ارکان مهم تامل اجتماع با فرد است و امیدوارم در جامعه ایران و استان کرمان تئاتر جدی گرفته شود و در بسته فرهنگساز خانوارهای ایرانی کرمانی نقش بسزایی پیدا کند . یاد ضرب المثلی افتادم «از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید»

  به داد تئاتر برسید لطفا تئاتر دارد به سختی نفس می کشد .این کمترین خواسته ماست «بقا» 




مطالب مرتبط

نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج
نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج

علی نفیسی با کشف این دو گانگی ، تلاش کرده است تا با پیوند رویه ی امروزین جامعه ی ما در قالب روایت افسانه ای عاشقانه و ساختن اسطوره ای امروزین با نشانه هایی ایرانی و آشنا برای تماشاچی ما ، در موازات خط درام اصلی آن را نوسازی کرده و این شکاف را پرکند.

|

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

نمایش «مهمان جامانده» که با هدف فرهنگ‌سازی درحوزه‌ی افراد دارای معلولیت و همچنین با بازیگری این افراد ساخته شده است موفق به کسب جوایز متعددی در بخش فراگیر بیست‌و‌هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان اردکان شد.

|

یادداشتی بر نمایش «بودن یا نبودن»، مسئله این نیست  اثر علی کهن

عمیق شدن ممنوع است، لطفا در سطح بمانید!
یادداشتی بر نمایش «بودن یا نبودن»، مسئله این نیست اثر علی کهن

عمیق شدن ممنوع است، لطفا در سطح بمانید!

شاهد شفیعی٭، در ابتدا به یاد بیاوریم کارل گوستاو یونگ را که گفت: وجود داشتن کافی نیست، باید به این وجود روشنایی بخشید.  اولین مواجهه ما با نمایش بودن یا ...

|

یادداشتی بر نمایش «سوختن‌ها»، اثر علی‌محمد فردین فر

سلام، من خاورمیانه هستم!
یادداشتی بر نمایش «سوختن‌ها»، اثر علی‌محمد فردین فر

سلام، من خاورمیانه هستم!

شاهد شفیعی٭، خاورمیانه خواستگاه هزارویک شب است. داستانهای عشق‌های ممنوعه، کینه‌ها، جست و جوها و فرار از درد میرا بودن. نمایش سوختن ها بیشتر از هر نمایشی که اخیرا در کرمان به اجرا در آمده ...

|

نگاهی به نمایش «بی‌خبران حیرانند»

ما یک نفریم
نگاهی به نمایش «بی‌خبران حیرانند»

ما یک نفریم

شاهد شفیعی٭، «بی‌خبران حیرانند» در سادگی داستانش به رمز و رازی حیاطی اشاره می‌کند که سازوکاری به شدت جدی دارد: «اصل فقدان لذت!» خانواده‌ای که از نسل اولش تنها خاطره‌ای موجود ...

|

یادداشتی بر نمایش «آنتیگونه» بازنویس و کارگردان علی نفیسی

آنتیگونه بر چهارپایه آبی رنگ
یادداشتی بر نمایش «آنتیگونه» بازنویس و کارگردان علی نفیسی

آنتیگونه بر چهارپایه آبی رنگ

محسن مجیدی٭، این یادداشت کوتاه با تکیه بر اکسسوار و میزانسن‌های این اجرا در طراحی صحنه نوشته شده است. طراحی صحنه این نمایش به نوعی مینیمالیستی است. صحنه خالی‌ست به جز دو مورد ثابت تا ...

|

نگاهی به اجرای «آنتیگونه» به کارگردانی علی نفیسی؛

تلاقی تاریخ و اکنونیت
نگاهی به اجرای «آنتیگونه» به کارگردانی علی نفیسی؛

تلاقی تاریخ و اکنونیت

مصطفی درویش گوهری٭، در تئاتر و درام مدرن بیش از هر دوره دیگری به آثار کلاسیک از جمله یونان باستان توجه شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این بازگشت به تاریخ، ریشه در نگاه مدرنیست‌ها و پس از ...

|

یادداشتی بر «سایکوسیس ۴:۴۸» اثرعلیرضا محسن‌بیگی

چشم از من بگیر! پرده می‌افتد!
یادداشتی بر «سایکوسیس ۴:۴۸» اثرعلیرضا محسن‌بیگی

چشم از من بگیر! پرده می‌افتد!

شاهد شفیعی٭، عملاً متن ملغمه‌ای از خودگویی‌های فردی بیماری است که وجوه شخصیتش از هم گسیخته‌اند.اما این متن در مقابل اجرای آن حرفی برای گفتن ندارد و تمامی روی سخن با ما را اجرا دارد

|

نظرات کاربران