در حال بارگذاری ...
شعر آمیخته با زهر سیاست

یادداشتی به بهانه اجرای نمایش «پستچی پابلو نرودا» در کرمان

پابلو نرودا یک تفاوت ویژه با اکثریت شاعران جهان دارد و آن سیاسی گرا بودن وی است که نیمی از شهرت وی به دلیل همین تحرکات است. شعر آمیخته با زهر سیاست

محمد فتح نجات :

«ریکاردو الیسر نفتالی ریس باسوآلتو» نام نویسنده و شاعری شیلیایی است که یاد و خاطره و منش و مشی اش در اسفندماه امسال به کرمان رسیده است. یادداشتی که می خوانید مربوط به نمایش «پستچی پابلو نرودا» در پلاتو استاد کهن کرمان است. نمایشی که بیانگر گوشه ای از زندگی یکی از شاعران ارزشمند کشور شیلی است که به واسطه دریافت جایزه نوبل ادبیات شهرتی جهانی پیدا کرد. این شاعر سیاستمدار اگرچه عمر کوتاهی داشت اما آثاری به یاد ماندنی از خود بر جای گذاشت و تاثیرات سیاسی او بر سیستم مدیریتی و عرصه دیپلماسی کشور شیلی با وجود کودتای پینوشه هنوز قابل مشاهده است. باسوآلتو، نام مستعار «نرودا» را از نام شاعری اهل جمهوری چک برای خود برگزیده است که زندگی آن شاعر نیز بسیار جالب و خواندنی است و در این متن کوتاه مجال اشاره به آن نیست.
پابلو نرودا نمونه یک انسان سراسر رسانه ای است که همواره با حضور در برنامه های رادیویی و سخنرانی های آتشین خود جریان سازی می کرد. رسانه ای بودن آن تا این حد است که کار نویسندگی را در شانزده سالگی و با انتشار مقاله ای در یک نشریه محلی آغاز کرد. اتفاقی که تقریبا برای همه نویسندگان بزرگ افتاده و در کشور ما نیز این اتفاق رایج بوده است. همانطور که در زندگی نامه بزرگانی همچون استاد باستانی پاریزی و احمد شاملو مشاهده گر چنین روندی بوده ایم. پابلو نرودا اما یک تفاوت ویژه با اکثریت شاعران جهان دارد و آن سیاسی گرا بودن وی است که نیمی از شهرت وی به دلیل همین تحرکات است. مثبت یا منفی بودن مشی سیاسی این شخصیت شیلیایی در این یادداشت مورد بحث نیست، نکته ای که در نمایش مذکور بیش از هر چیز خودنمایی می کرد، عدم علاقه نرودا به سیاست و برخلاف این علاقه رفتارهای به شدت سیاسی وی است که نوعی پارادوکس رفتاری را به نمایش می گذارد. دلیل این پارادوکس را هم می توان درک کرد و حتی در زندگی شاعران ایرانی مشاهده کرد؛ اجبار و فشاری که اهل سیاست به اهل قلم وارد می کنند تا از قدرت نفوذ هنرمندان در جامعه بهره مند شوند. همین فشار را در زندگی پابلو نرودا می توان مشاهده کرد که در جلسات حزبی به واسطه انتخاب هایی با اکثریت آراء مجبور به پیروی می شود. در همین نمایش هم شاهد بخشی از این پارادوکس معروف که همواره در تاریخ تکرار شده و می شود هستیم.
از شخصیت و عیار شهرت این شاعر شیلیایی که بگذریم می توانیم درباره اجرای نمایش «پستچی پابلو نرودا» سخن بگوییم. نمایشی که به واسطه اسم نرودا بنده را به خود جذب کرد و باعث شد تا حدود یک ساعت به تماشای آن بنشینم. اولین نکته ی شایسته ای که در این نمایش می توان به آن اشاره کرد انتخاب بازیگرِ نقش نرودا «علی موسوی» بود که به عقیده بنده از لحاظ تشابه چهره بسیار انتخاب هوشمندانه و صحیحی بود. از سویی دیگر باید حتما به رفتار حرفه ای پیش از اجرای گروه اجرایی این نمایش اشاره کنم که بروشور کار را در یک پاکت نامه با یک تمبر و مهر با نام پابلو نرودا بر روی آن قرار داده بودند و بر خلاف بسیاری از نمایش ها که بر روی تکه ای کاغذ تنها نام عوامل نوشته می شود در این بروشور اطلاعات خوب و ارزشمندی به مخاطب داده می شد که اگر فردی با شخصیت اصلی این نمایش آشنایی نداشت با خواندن متن تراکت تا حدودی پیش زمینه پیدا می کند و این نکته مثبتی است که گروه های حرفه ای تئاتر باید به آن توجه ویژه ای داشته باشند.
مورد مثبت دیگری که در این نمایش و آثار مشابه با آن قابل مشاهده است، آشنایی مخاطبان کرمانی تئاتر با ادبیات جهان است. این اتفاق مبارک است و همواره در آثار هنری باید مد نظر خالق قرار گیرد. مخرب ترین آفت در جامعه هنری حصار کشیدن و عدم صادرات و واردات است. باید بدانیم که تنها در کنار این بده بستان های فرهنگی ،هنری است که می توانیم شاهد آینده ای روشن تر باشیم  و اگر قرار بر این باشد که قرن ها بر همین سوادی که داریم اصرار بورزیم و خود را ایزوله کنیم یقینا پیشرفتی حاصل نمی شود و درجا خواهیم زد.

نمایش «پستچی پابلو نرودا »نوشته ی آنتونیو اسکارمتا و ترجمه ی علیرضا کوشک جلالی و به کارگردانی «امیر شجاع حیدری» اسفند ماه نود و هفت در تماشاخانه استاد کهن واقع در ابتدای بلوار قدس آموزشگاه آرین هر روز از ساعت ۱۹ میزبان هنردوستان کرمانی است.
 




نظرات کاربران