عبدالرضا قراری، رییس انجمن نمایش استان:
جشنوارۀ تئاتر، آیینۀ تمامنمای تئاتر استان نیست
عبدالرضا قراری، رییس انجمن نمایش استان گفت: برگزاری جشنوارههای هنری، همواره موافقان و مخالفانی داشته و برخی بر این باورند که «مسابقه» برای تئاتر، امری بیهودهای است.
به گزارش تئاتر کرمان، عبدالرضا قراری رئیس انجمن هنرهای نمایشی کرمان و مدیرعامل خانه هنرمندان اعتقاد دارد که جشنوارۀ تئاتر استانی برای بسیاری از هنرمندان تئاتر، بیش از بیستوپنجسال -نزدیک به ربع قرن- تنها فرصت ارایۀ اثر و پرداختن به آنچه بود که اعتقاد داشتند ضرورت و نیاز اجتماع است. گفتگوی کرمان شهر به همین بهانه با او بدین شرح است:
- آقای قراری! برگزاری جشنوارههای هنری، همواره موافقان و مخالفانی داشته است. برخی بر این باورند که «مسابقه» برای تئاتر، امری بیهودهای است و اینکه جشنوارهها با عنوان و لوح و جایزه، محرک هنرمندان برای خلق اثر شوند، کمک چندانی به رشد تئاتر نمیکند. اما میبینیم که کماکان جشنوارهها برگزار میشوند و مسابقه هم دارند و گروهها هم در آنها شرکت میکنند. آیا در این سالها برای جریانساز بودن و تأثیرگذارتر بودن جشنوارۀ تئاتر استان در رشد تئاتر استان، تدبیری اندیشیده شده و حرکتی صورت گرفته است؟
بگذارید پاسخ سوال شما را با یک نگاه تاریخی بدهم. جشنوارههای تئاتر استان از سال 1367 به شکل رسمی آغاز شد و به خاطر دارم که در سالن اتحادیۀ انجمنهای اسلامی که برای استمرار تولید تئاتر از سوی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اجاره شده بود، این جشنواره برگزار شد. دیری نپایید که بهدلیل نپرداختن کرایه، اسباب و اثاثیۀ انجمن وقت و اهالی تئاتر، به پیادهرو ریخته شد و تئاتر بیخانمان شد.
امروزه میدانیم جشنوارۀ تئاتر استانی برای بسیاری از هنرمندان تئاتر، بیش از بیستوپنجسال -نزدیک به ربع قرن- تنها فرصت ارایۀ اثر و پرداختن به آنچه بود که اعتقاد داشتند ضرورت و نیاز اجتماع است. میدانیم که از سال 58، تئاترها امکان به صحنه رفتن را پیدا نکردند، «کشف حجاب» و «حلاج»، از اولین قربانیان شرایط وقت بودند و در ادامه، آثار بسیاری از قرار گرفتن در مقابل دیدگان مخاطبان محروم شدند. کسانی مثل دکتر علی منتظری که به ضروتِ تئاتر در جامعه آگاه بودند، برای حفظ حیات هنر تئاتر در آن شرایط، برگزاری جشنوارههای تئاتر استانی را طراحی و در دستور کار مرکز هنرهای نمایشی که حالا ادارهکل شده، قرار دادند و این فعالیت در آن زمان، یک عملیات نجات برای تئاتر بود، اما در طول زمان که شرایط تغییر کرد و تا مدتها، نحوۀ برگزاری جشنوارهها و تأثیراتش بر توسعۀ هنر تئاتر، مورد بازنگری قرار نگرفت.
بله، قرار نبود جشنوارههای تئاتر، کارکرد یک مسابقه داشته باشد، اما حداقل برای دو دهه این کارکرد را پیدا کرد؛ چراکه برای بسیاری از هنرمندان، تنها محل ابراز وجود هویت هنری بود و حداقل حمایتها، در این قالب صورت میگرفت.
از اواسط دهۀ هفتاد، تأثیرات منفی جشنوارههای تئاتر استانی بروز کرد و بر فرایند تولید آثار نمایشی تأثیر گذاشت و اصلیترینِ این تأثیرات منفی، این بود که اولاً مخاطب و جایگاهش در تئاتر نادیده گرفته شد و دوم، تنوع اندیشگانی، تکنیکی و فنی به واسطۀ ارزشهای تولیدشده تضعیف شد و این باور بهوجود آمد که ارزشهای فنی در جشنواره تعیین میشود، نه توسط مخاطب.
در پاسخ به بخش دوم سوال شما، باید بگویم هنرمندان تئاتر از همان سالهای ابتدای انقلاب، مطالباتی در زمینۀ حمایت از هنر تئاتر و روشهای دیگری برای توسعۀ این هنر بیان کردهاند که دیده و شنیده نشد و تأکید بر برگزاری جشنواره، بهعنوان تنها فعالیت توسعهبخش تئاتر بود که مسایلی را در پی داشت. این تأثیرات در طول این سالها، از دیدگاه هنرمندانی ازجمله استاد یدالله آقاعباسی، محمدرضا قدس ولی، مرحوم محسن زیدآبادی، رضا مسلمیزاده و تعدادی دیگر از هنرمندان به نقد کشیده شد و این نقدها عموماً در چند سرفصل دستهبندی میشدند؛ اول اینکه جشنواره نباید بهعنوان تنها روش حمایت از هنر تئاتر و فعالیت مؤثر در توسعۀ این هنر دیده شود. دوم، جشنوارههای رقابتی، فضای تعامل و هماندیشی بین هنرمندان را مخدوش و فرهنگ تقابل و حذف گونههای تئاتری را گسترش میدهند. سوم، جشنوارهها سرمایۀ اجتماعی هنرمندان و هنر، که مخاطبان هنر هستند را محدود و محدودتر میسازد، که این نقدها و شکلگیری حرکتهای مدنی هنرمندان تئاتر استان در نیمۀ دوم دهۀ هفتاد تا نیمۀ اول دهۀ هشتاد، به شکلگیری گروه مشورتی برای انجمن نمایش وقت منجر شد که ماهیت استانی پیداه کرده بود و با عنوان هیأت 16 نفره که نمایندگان جامعۀ تئاتری از هر شهرستان در آن شرکت داشتند، در کنار انجمن نمایش وقت، سلسلهنشستهایی را برای بررسی شرایط تئاتر استان و همچنین جشنوارۀ تئاتر استانی در شهرستانهای سیرجان، بافت، زرند و کرمان برگزار کرد و بخشی از نتیجۀ این تعاملات و هماندیشیها، در جشنوارۀ سال 84، به اطلاع آقای قنواتی، معاون وقت اداره هنرهای نمایشی رسید.
یکی از سرفصلهای مطرحشده در این جلسه، در هتل گواشیر کرمان، الزام اجرای عمومی برای آثار متقاضی جشنوارۀ تئاتر استانها بود که در شیوهنامۀ سال بعد جشنوارههای تئاتر استان گنجانده شد، اما با تغییرات مدیریتی در سطح کشور و وزارت ارشاد، عملاً تا سال 93 در واقعیت انجام نمیگرفت و گروهها با سپردن تعهد اجرای جشنواره، در جشنواره شرکت میکردند، ولی به ندرت بعد از جشنواره، نمایشها برای عموم مردم به صحنه میرفت.
یک توضیح در پرانتز لازم است که تئاتر کرمان، با ایجاد یک تماشاخانه در زیرزمین مجتمع فرهنگی و هنری، در زمان مدیرکل وقت آقای ملانوری، حداقل فضایی برای طرحریزی اجرای عمومی بهدست آورد و ازسویی با ورد تحصیلکردگان تئاتری، رویکردی جدیدی را انتخاب کرد. این رویکرد، هیچ ربطی به سیاستگذاری دولت و یا انجمن نمایش نداشت و این گروه از متخصصان تئاتر، تأثیر قابل مطالعه و بررسی را بر تغییر روند تولید و اجرای نمایش گذاشتند که ازجملۀ آن، افزایش تعداد اجراهای عمومی، متکی نبودن به امکانات دولتی، شکلگیری تئاتر خصوصی و ایجاد پایگاهایی چون «باغ اساطیر» و «موج نو» بود که رونق اجراها با ظرفیتسازی آنها آغاز شد و «همواره تئاتر»، که در «موج نو» طراحی و به اجرا درآمد، فضای عمومی تئاتر را از خود متأثر کرد.
از سال 93، عملاً شرط اجرای عمومی ازسوی ادارهکل نمایشی و انجمن هنرهای نمایشی ایران، شعبۀ استان کرمان، با دقتنظر بیشتری اجرایی شد و این، آن جریانسازی و تأثیرگذاری است که شما به آن اشاره کردید؛ چراکه انجمن هنرهای نمایشی استان در چندسال گذشته، با اعتمادی که ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان نهاد تخصصی به آن داشته، سعی کرده از ظرفیت جشنواره برای زمینهسازی اجرای مستمر تئاتر برای مخاطب و همچنین تبادل آثار بین شهرستانهای استان در قالب «طرح اجراهای ادواری» استفاده کند.
در هر حال، جشنوارۀ تئاتر استان کرمان، جشنوارهای دولتی است که با حمایت ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود. برای حرکت این جشنواره به سمت بهبود وضعیت موجود، چهقدر به همراهی نهادهای دولتی و چهقدر به همراهی خود جامعۀ تئاتری نیاز است؟ به نظر شما این همراهیها در چه زمینههایی و به چه صورتهایی باید باشد تا به این روند کمک کند؟
قبل از رسیدن به پاسخ سال دوم شما، باید از مجموعۀ مدیران ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، مدیرکل محترم آقای علیزاده، معاونان محترم هنری و سینمایی قبل و فعلی، آقایان جوشایی و محمدی و رییس گروه هنری و سینمایی، آقای سلطانی و سایر همکارانشان در این حوزه تشکر کنم که در تعامل منطقی و حسابشده، مسئولیت دبیرخانۀ تخصصی جشنواره را به انجمن هنرهای نمایشی واگذار کردهاند و در طول این سالها -از 94 تاکنون- عملاً به نظرها و پیشنهادهای این نهاد توجه نشان داده و تمام تلاش خود را بهکار گرفتند تا روش برگزاری جشنواره، متناسب با طرح و ایده اریهشده ازسوی انجمن باشد. در حقیقت انجمن برای تغییر در نحوۀ برگزاری جشنواره، با مخالفتی از سوی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی روبهرو نبوده و تنها نبود منابع و امکانات، محدودیت ایجاد کرده است.
با عنوان محدودیتها، میخواهم به سوال شما برگردم. انجمن هنرهای نمایشی در چندسال اخیر، دنبالکنندۀ یک برنامۀ جامع برای رونق و ارتقای کمی و کیفی هنر تئاتر است که مبتنی بر سه راهبرد کلی ازجمله توسعۀ زیرساختهای تخصصی لازم برای تمرین و اجرای نمایش (طرح ایجاد تماشاخانههای کوچک)، روشمندسازی حمایت از تولید تئاتر در قالب صندوق توسعۀ تئاتر و سازماندهی اجراهای عمومی مستمر و اجراهای ادورای است که بیشک فعالیت جشنواره نیز در این مجموعه باید عمل کند و تمام تلاش انجمن به همراهی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، بر این است که سایر ارگانها و نهادها در این زمینه نقش مؤثرتری بازی کنند؛ چنانکه شورای اسلامی شهر رفسنجان و شهردار محترم این شهر در این دوره از جشنواره، تمام و کمال در کنار جشنواره ایستادند و موجب شد جشنواره در سطح مطلوبی برگزار شود.
اگر شوراهای اسلامی شهرهای استان و شهرداریها و همچنین سایر نهادهای مسئول در بخش فرهنگ و هنر، 10 درصد از فرایندهای خود را متأثر از دانش روز و تخصصی جامعۀ مرجع، از طریق تبادلنظر و هماندیشی بهروز کنند، منابع قابل توجهی برای توسعۀ هنر تئاتر و سایر هنرها در استان ایجاد خواهد شد، اما یکی از مشکلات حاصل این است که بسیاری از متولیان دستگاههای دولتی و اقتصادی، با تکبر ادعا میکنند که کاملاً از آنچه که هنر برای توسعه نیاز دارد، آگاهند و به آن میپردازند؛ درحالیکه به مجردِ سخنگفتنِ این افراد، متخصصان و کارشناسان رشتههای مختلف هنری، از دیدگاهها و نظراتشان درمییابند که اندیشۀ حاجآقاها، متأثر از دوران تسلط فیلمفارسی بر ارزشهای فرهنگی ماست؛ تا این اندازه منسوخ و کهنه.
و اما جامعۀ هنری. دربارۀ شرایط جامعه هنری، باید بعد از بررسی نقش بیش از بیستواندیسال سوءمدیریت سخن گفت؛ چراکه عدم مشارکت، سرخوردگی و یأس و اختلاف درونیای که ازسوی بسیاری از مدیران بهعنوان دلیل سرگشتگی و بلاتکلیفی آنها در حمایت از هنر و هنرمندان بیان میشود؛ درحقیقت نتیجۀ عملکرد اسلاف و پیشینیان آنها در سنوات گذشته در برنامهریزی و حمایت از هنر است؛ بنابراین، حال و روز هنرمندان در امروز، آیینۀ سیاستگذاری مسئولانی است که سرنوشت آنها را در جلسهای با یادداشتی بر پوست سیگار رقم زدهاند.
میزان مشارکت و آگاهی در بین هنرمندان تئاتر، امیدوارکننده است؛ آنها دو ویژگی دارند که موجب میشود از انفعال درآیند و نسبت به سرنوشت خود، مسئولانه برخورد کنند؛ اول اینکه آنها در گروههای کوچک و حتی گروههای دوستان هم که شده، همکاری و کار تیمی را تمرین میکنند و دوم آنکه بهواسطۀ تجربۀ تئاتری، عمل پیشبرنده و عمل اثرگذار را تجربه کرده و در زیست اجتماعی خود، آن را بهکار میگیرند، اما کارهایی هم مانند بهبود شرایط تولید اثر هنریشان -چه از نظر مناسبت تولید و چه رشد ارزشهای زیباییشناسانه، تکنیکی و تخصصی متناسب با سطح ملی و جهانی- هست که این جمع نسبت به فراگیری و یا ارتقای سطح فنی یا اندیشگانی آن، در جمع خود گفتوگو میکنند؛ چراکه میدانند هنوز تا استانداردهای مطلوب، جا برای تلاش هست. همچنین در ایفای نقش مؤثر و پویای اجتماعی و چگونگی مشارکت در نهادهای مدنی حوزۀ تخصصی خود، ازجمله انجمن هنرهای نمایشی، خانۀ هنرمندان و خانۀ تخصصی تئاتر، جدی هستند؛ ضمن اینکه انتظار انجمن هنرهای نمایشی برای تقویت و پویایی در این مسیر نیز، مشارکت آگاهانه و مسئولیتپذیری در تقسیم کارهای پیشِ رو ازجمله برگزاری جشنوارۀ تئاتر است.
آیا میتوان گفت جشنوارۀ تئاتر استان کرمان، آیینۀ تمامنمای تئاتر استان کرمان است؟ یا همۀ ظرفیت تئاتر استان را نمیشود در این جشنواره دید؟
مسلماً جشنوارۀ تئاتر، آیینۀ تمامنمای تئاتر استان نیست و بهتر است که اینچنین وظیفهای برای آن متصور نشویم؛ این همان آسیبی بود که در گذشته و جود داشت و گروهی از هنرمندان سعی کردند آن را اصلاح کنند که تا حدودی نیز موفق شدهاند. تئاتر امروزه، بیش از کارکردهای اولیهاش چون آموزش، ارتباط، آیین و سرگرمی، کارکردهای متعددی در جوامع توسعهیافته بهعهده گرفته که ضرورت امروز جامعۀ ما نیز هست و تئاتر باید در آن زمینهها هم عمل کند.
میدانیم که جشنوارههای تئاتر میتوانند فضا و فرصتی برای آشتی مردم با هنر نمایش باشند. آیا جشنوارۀ تئاتر استان کرمان توانسته در سالهای اخیر به این سمت حرکت کند؟ و تجربۀ برگزاری جشنواره در شهرستان رفسنجان، از این لحاظ چگونه بود؟
میدانیم که ظرفیت پذیرش مخاطب در جشنوارهها بسیار کم است؛ بهویژه در شرایط فعلی که منابع مالی بسیار معدود و ناچیز است و جشنواره از نظر روزهای برگزاری و تعداد اجراها، تابع شرایط مالی دولت است. راهبرد اجراهای ادواری در قالب جشنوارۀ تئاتر استان، با دو هدف مطرح شد؛ یکی بهبود اقتصاد تئاتر و دیگری افزایش سطح برخورداری آحاد جامعه از اجراهای تولیدشده توسط گروههای استان که تجربۀ «هموراه تئاتر» نشان داد این امر ممکن و تحققپذیر است.
در حقیقت آشتی مردم با تئاتر، باید در سالنهای اجرای عمومی اتفاق بیفتد. ما در انجمن هنرهای نمایشی استان در سال 93، برای هر نمایش دو اجرا پیشبینی کردیم و شرکتکنندگان و شهروندان به تناسب میتوانستند برای حضور در هر یک از اجراها برنامهریزی کنند که تجربۀ موفقی بود.