نقدی بر «کبوتری ناگهان» نمایش حاضر در جشنواره تئاتر استان کرمان
خیس از بارانی که نمی بارد
تئاتر کرمان، امیرحسین طاهری؛ دیدن تئاتری که قرار است زنده باشد و نفسش وصل باشد به نفس تماشاگر، در این دوران کرونا، و از طریق فیلم، مصیبتبار است
دیدن تئاتری که قرار است زنده باشد و نفسش وصل باشد به نفس تماشاگر، در این دوران کرونا، و از طریق فیلم، مصیبتبار است. اما آنچه که میتوان از طریق پیکسلهایی که ناقل اجرای «کبوتری، ناگهان» ند دریافت، همچنان ضعف در درک و تحلیل متن است. داستان خلاصه و کوتاه است: زنی از خانوادهای متشخص و نامآور که باردار نمیشود، هوو و نوزادش را پشت در خانهباغ موروثی، زیر باران نگه داشته است و تا اذن دخول بدهد، همهی اهالی خانه به طرق مختلف دست به کار جلب رضایت خانم شدهاند. در این حین خانم به هر طریقی طفره میرود از دادن اجازه ورود به هوو، بیشتر از راه یادآوری خاطرات تبعید و قربانی شدن پدر، در بند استبداد. اما آنچه که پیشبرندهی این درام است، نه قصه، که موقعیت پیچیدهی آن است. درک این نکته از جانب گروه اجرایی مهم است که پسپشت هر گفتگوی ظاهری، کنشی پنهان است. هر تعریف خاطره و حرف خالهزنکی و مسئلهی روزمرهای، همچنان آن کشمکش پنهان بر سر اجازه ورود است که لحظهی دراماتیک را پر تنش و زنده میکند. نبوغ گروه اجرایی جایی مشخص میشود که این کنشهای پنهان، درک و اجرا شوند؛ چیزی که متاسفانه در اجرای این گروه جوان، دیده نشد و در نتیجه بازیها در سطح دیالوگ باقی ماند.
طراحی صحنهی این اجرا و تبدیل فضای پنجدری، به پنج در جدا از هم و آن هم به شمایل تابوت، هرچند تلاش طراح را در جهت تحلیلی مستقل از متن نشان میدهد، ولی این تحلیل به تمامی در خدمت اجرا قرار نمیگیرد و نمیتواند اتمسفری خاص را به فضای متن بیفزاید.
موسیقی غربی متن در تناقض کامل با فضای قجری نمایشنامه قرار دارد و هم در روایت داستان و هم در برانگیزش عاطفی مخاطب ناکاممیماند.
لازم است تلاش گروه اجرایی را در جهت ارائه درست متن و حفظ ریتم مناسب را بستایم. امید دارم که در سالهای پسین، آثار متکاملتر و خلاقانهتری را از این جوانان بر صحنه ببینیم .
نمایش «کبوتری ناگهان» شرکت کننده در جشنواره تئاتر استان کرمان
نویسنده : محمد چرم شیر
کارگردان : نازی اسدی