در حال بارگذاری ...
نقدی بر «ایموجی » نمایش حاضر در جشنواره تئاتر استان کرمان

اعوجاج آینه خیال

تئاتر کرمان، امیر حسین طاهری: این اجرا، محصول کارگاه بازیگری مجتبی ناظمی، کارگردان این اثر، است که مدتی است روی نظریه ی «بدن کارفرما، ذهن کارگر» تحقیق می کند

«ای مو جی» فضایی فانتزی دارد، هم در داستان کوتاه و سرراست¬ش و هم در شکلی که برای اجرا انتخاب کرده است. دخترکی تنهایی¬اش را با اسباب¬بازی¬هایش پر می¬کند. تصاویر خیالی او جان می¬گیرند و مخاطب را وارد فانتزی ذهن دخترک می¬کنند. به این معنی که جای واقعیت و خیال عوض می شود. از دخترک واقعی تنها سایه¬اش را می¬بینیم و از تصاویر ذهنی، عینیتی بر صحنه جان می¬گیرد. از این رو رفتار، لباس، چهره¬آرایی، اسم و حتی گفتار کاراکترها به عروسک، یا دقیق¬تر بگویم به عروسک¬بازی، شبیه است. این قرارداد ابتدایی به سراسر اجرا بسط می یابد، آنچنانکه اشیایی که بین این دو فضای عینی و ذهنی مبادله می شوند، بین دخترک و عروسک¬ها، در یک سو مریی اند و در سوی دیگر نامریی.

این اجرا، محصول کارگاه بازیگری مجتبی ناظمی، کارگردان این اثر، است که مدتی است روی نظریه¬ی «بدن کارفرما، ذهن کارگر» تحقیق میکند و دستآوردهایش را در کارگاه¬های عملی، به آزمایش می¬گیرد؛ نظریه ای مبتنی بر  آزاد سازی بدن از خودآگاه، و اجازه دادن به فوران انرژی درونی در اندام و حرکات بازیگر.

اما آنچه که در این اجرای کوتاه دیدیم، شاید به سبب مشکلاتی که منجر به تعویض مکرر گروه بازیگری شده، و شاید هم تنش طبیعی اجرای جشنواره، چندان ردی از این خلاقیت و آزادی را در خود نداشت. حرکات تمرین شده¬¬ای که از فرط تکرار گاهی باسمه¬ای به نظر می آمدند و ردِّ میزانسن¬های دیکته شده¬ی کارگردان را بر خود داشتند، و گاهی شباهت به لال¬بازی¬های برنامه¬های عروسکی تلویزیونی و تقلید آثار مستعمل پیدا می کردند. اثری که قرار بود با استفاده از کمینه ابزارها، راه را بر تاویل های اجتماعی و روانشناسی باز کند، دچار لکنت نشانه ها می شد و قادر به برقراری ارتباط موثر، و برانگیزش عاطفی یا ایجاد چالش-های منطقی در مخاطب نمی¬شد. شاید اگر در انتخاب نشانه¬ها و استفاده از ظرفیت تاویل پذیری آنها (نشانه هایی مثل بطری آب، کلید، نوزاد و ...) دقت بیشتری می¬شد، و از سوی دیگر بازیگران با تسلط بهتر بر بدن و مهارت در به خدمت گرفتن ابزار، این نشانه ها را به کارآیی لازم می رساندند، مخاطب اجازه می یافت به صحنه وارد شود، با کاراکترها همدست شود، جایگاه خود را در اثر پیدا کند و در هیجانات اثر شریک شود. شاخص ترین مثال، خطای بازیگر در فراموش کردنِ بر جا گذاشتن کلید باز کردن دریچه بود که نقطه عطف اجرا را سرکوب کرد. هچنین فرو ریختن کیسه پر از بطری آب معدنی از پشت بازیگر دیگر، که جذابیت بصری لحظه¬ای مهم را مخدوش کرد.

دکور پر زحمت این تئاتر، با داربست و تفکیک صحنه به دو طبقه و سه فضای مجزا، هر چند کاربردی مینماید، هنوز تا رسیدن به یک دکور ارگانیک و جدایی ناپذیر از اجرا فاصله دارد. بازیگران هم به طور فردی اجرای پر فراز و نشیبی را از سر می گذرانند و هم به طور گروهی از یکدستی و انسجام، دور افتاده اند. این ابتر ماندن به عناصر دیگر میزانسن همچون نور و موسیقی  هم سرایت پیدا کرده، آنچنان که در لحظاتی هم در ریتم و هم در ایجاد معنا، کاملا در خدمت اجرا هستند و گاه آنچنان از اجرا کناره میگیرند که تصور اشتباهات فردی متصدی نور و صوت را به ذهن متبادر می کند.

با این همه، اجرای «ای مو جی» تجربهی با ارزشی است، هم برای گروه دست اندر کارش و هم برای کلیت تئاتر کرمان. این تجربه ها به تنوع صداها و تبادل آرا در فضای تئاتر کرمان کمک می کنند و کسالت اجراهای معتاد به چهارچوب ها و مقید به اصول ماضی را می زدایند. استمرار این راه و تکامل این شیوهی اجرایی و کشف دنیاهای ناشناخته، راه توفیق این گروه و آرزوی من برای ایشان است.

نمایش «ایموجی» شرکت کننده در جشنواره تئاتر استان کرمان 

نویسنده و کارگردان : مجتبی ناظمی
 




نظرات کاربران