در حال بارگذاری ...

ضرورت عکاسی تئاتر

محســن ســعادت نصــری*، عکس و کلا عکاسی تئاتر در جذب مخاطب نقش بسزایی دارد. اما نکته مهم این هست که در این حوزه شخص عکاس باید از تئاتر و البته عوامل آن اطلاعات کافی داشته باشد. در غیر این صورت ممکن است تاثیر عکاسی منفی باشد. آگاهی از ژانر تئاتر بی شک در عکس تئاتر موثر است. گاهی شما با نمایش فیزیکال، لحظه ای با تاکید بر بدن و زمانی با تئاتر رئال و روایت گونه (نمایش ایرانی) با حداقل دکور روبرو هستید. دوری از ماهیت های اکتسابی شخصی بازیگر در عکس، به زیبایی تصویر می افزاید. به زعم من سه عنصر چالش پذیری، عمق و تفکیک پذیری سه بعد اثرگذار در ایجاد عکس خوب از تئاتر هستند. زمانی در دراز مدت عکاسی تئاتر انجام می دهی تنها خودت حس می کنی چه رنجی را تحمل می کنی و چه کار عظیم و بزرگی برای نسل بعد انجام می دهی و در واقع چه رسالت انسانی تاریخی برجای می گذاری. شاید درک این مطلب برای قریب به اتفاق کسانی که بیرون از گود ناظر ماجرا باشند سخت باشد. اما کاش دور اندیش بودیم تا شخصی مقطعی گرا. این روزها درک مباحث هنری و جایگاه هنرمند از خانواده ها فاصله گرفته و اکثرا به هنر به عنوان سرگرمی نگاه می کنند غافل از اینکه جامعه بیماران روزی برای درمان  بیشتر از پزشک و حقوقدان، به اندیشه نو و رو به جلو نیاز دارد که عکاسی می تواند کمک شایانی در جهت بهبود ذهنیت باشد. یک سوال پیش می آید که داشتن عکس خوب از تئاتر ضرورت دارد؟ مسلما به لحاظ حفظ و نگهداری آرشیو گرفته تا اثرگذاری در تبلیغات ... ولی آنچه برای من مهم است برخورد حرفه ای با این شغل است، تاکید می کنم اگر این شغل به صورت حرفه ای صورت بگیرد گام  بسیار شایسته ای در لایه های  خالی متن و طراحی ها به شمار می رود. البته ناگفته نماند که حفظ رگه ها و خطوط استعاره باید مدنظر باشد. در تعریف عکاسی تئاتر باید گفت هنریست کاملا مجزا و عبورداده شده ازمولف  خود که همانا ما به عکاس تئاتر می شناسیم. عکس تئاتر با عکاسی از یک اجرا و یک شبه اتفاق نمی افتد. خیلی ها از تئاتر عکس پرتره شیک و شسته رفته می خواهند. تمام این حرف ها نتیجه تقریبا دو دهه فعالیت در این حیطه است. اگر  برگردیم به تاریخ تئاتر کرمان متوجه می شویم قبل از سال 1385 سندسازی مستمر و پایداری وجود ندارد. من بعد از این تاریخ 140 تئاتر را ناظر بوده ام و عکاسی کرده ام. اما آنچه فضای ناامیدی را توسعه می دهد حضور بعضی افراد است که عدم آگاهی در آنها بیداد می کند. یا متوجه نیستند و یا نمی خواهند متوجه باشند، عکاسان این رشته هنری ایثار به خرج داده اند تا قسمتی از تاریخ یک شهر را برای آیندگان به ارث بگذارند و هدیه بدهند. یادم هست در سال 1377 که به عنوان بازیگر یک نمایش در جشنواره فجر شرکت داشتم خانمی آمد و با دوربین آنالوگ از اجرای ما عکاسی کرد و از آن اجرا فقط همان یک فریم عکس به یادگار ماند. بعد از آن ماجرا از هر کس در کرمان سراغ عکس از تئاترهای دهه 50 و 60 را گرفتم کمتر تصویری مشاهده کردم و این انگیزه در من ایجاد شد تا خودم به ثبت سند تصویری تئاتر بپردازم و امیدوارم این موضوع الکن باقی نماند و راهی باشد که رهرو و پیرو داشته باشد. و روزی در یک مجموعه مصور چاپ شده و شاهد اتفاقات صحنه ها باشیم و ملکه ذهن مان می شود که عکس از لحظه های تئاتر است که آن را در خاطر مخاطب زنده نگه می دارد و عکس تئاتر پاسبان تاریخ تئاتر است. شاید کسب جایزه برتر عکس دوازدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران در سال 1388 برای اولین بار توسط یک شهرستانی انگیزه قوی تر و موتور محرکه ای شد تا من مصائب را به جان و دل بخرم و گزند ببینم ولی خسته نشوم. اینجا باید از خلاقیت هنری بهره مند باشیم تا بتوانیم خودمان را پاسبان این هنر بدانیم عاجزانه خواهش می کنم به تلاش چندین ساله آنها به چشم طفیلی بی ارزش نگاه نکنند. این فقط به مردم عادی برنمی گردد، حتی اغلب کارگردانان برای عکس تئاتر هزینه نمی کنند. باید احساس آدم هایی که روزی اثر ما را می بینند و خودمان نیستیم را هم در نظر بگیریم. به امید روزهای روشن و درخشان برای هنر. در آخر از همه می خواهم به تاریخ تئاتر ارج بگذارند و قدر و منزلت هنرمندی که به ثبت آن می پردازد را بدانند. چرا که هر کسی می تواند دوربینی به دست داشته باشد و در لحظه دهها عکس بگیرد. اما نه به ذهنیت کارگردان توجه کند و نه خلاقیت لازم را بیافریند.

*عــکاس تئاتــر

منبع: روزنه کرمان




مطالب مرتبط

یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی
یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی

سروش سلطانی٭، «کودکان با هر چیز کهنه‌ای که به دستشان برسد بازی می‌کنند، نشان می‌دهد بازی می‌تواند شخص را از قید رابطه‌اش با قانون و اقتصاد و جنگ و دیگر امور جدی رها کند

|

با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه
با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه

مصطفی درویش گوهری، در این یادداشت قصدی بر تحلیل یا نقد اثری را نداریم، تنها به‌واسطه دیدن دو نمایش "موش و دیلادوز" و "کک به تنور" به کارگردانی دکتر یدالله آقا عباسی، به مسئله تئاتر تعلیمی و اهمیت ...

|

نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج
نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج

علی نفیسی با کشف این دو گانگی ، تلاش کرده است تا با پیوند رویه ی امروزین جامعه ی ما در قالب روایت افسانه ای عاشقانه و ساختن اسطوره ای امروزین با نشانه هایی ایرانی و آشنا برای تماشاچی ما ، در موازات خط درام اصلی آن را نوسازی کرده و این شکاف را پرکند.

|

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

نمایش «مهمان جامانده» که با هدف فرهنگ‌سازی درحوزه‌ی افراد دارای معلولیت و همچنین با بازیگری این افراد ساخته شده است موفق به کسب جوایز متعددی در بخش فراگیر بیست‌و‌هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان اردکان شد.

|

نظرات کاربران