در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «کلاه شما قاضی»

موفقیتی برای محسن میرزایی و تئاتر کرمان

مریم امانی: معرفت‌شناسی پوزیتویستی در تحلیل پدیده­‌های انسانی به ابعاد درونی و ذهنی انسان بی­‌توجه بود؛ اما رویکردهای تحلیل گفتمان برآنند که گفتمان‌ها هم دانش و هم تعاملات اجتماعی را می‌سازند. به‌بیان‌دیگر، جهان اجتماعی محصول گفتمان‌­هاست. حقایق بیرونی معنا یافتن‌شان مصادف است با گفتمانی شدن آن‌ها. از دیدگاه «لاکلا و موف»، گفتمان، جهان اجتماعی را در قالب معنا می­‌سازد. این ساختن از طریق زبان انجام می­‌شود. تئاتر از طریق همین ابزار زبان و قصه‌گویی است که در ایجاد و بازنمایی واقعیت نقش دارد. این رسانه با تغییر در گفتمان‌ها سبب تغییر در کل نظام اجتماعی می‌شود. (1)

تئاتر معاصر با مفاهیم و سؤالات جدیدی که مطرح می­‌کند و نیز به خاطر هویت ارتباطی و بنیان زبانی خویش، فعالانه در ایجاد و تغییر اجتماع نقش دارد و بازویی قدرتمند در ساخت معنا برای جامعه است. این رسانه امکان آن را دارد تا نشاط گفتمان سازنده ­ جامعه را حفظ کرده و آن را از تصلب و عدم انطباق با شرایط زیست‌بوم اجتماعی خود برهاند. در مورد مسائل مربوط به تهذیب و تنبیه اجتماعی، تئاتر با تکیه‌ بر سویه­ انسان‌نگر خود، زیر لایه‌های خشن و بی‌گذشت قانون را می‌کاود و مرداب‌­هایی که ریشه­ بزه در آن پا می­‌گیرد را به صحنه می­‌کشاند. همچنین با نشت دادن آگاهی به متن جامعه، تغییر تصویر جامعه از مجازات را باعث می‌شود.

تئاتر با برانگیختن سؤال در ذهن جامعه نسبت به کارآمدی مجازات­‌ها و کاوش در مورد واکنش روح آدمی در مقابل حبس، امکان گفت‌وگو درباره­ صورت‌بندی گفتمان سیاست­‌های قانون­گذاری را فراهم می‌آورد و به کار پالایش اخلاق تنبیهی و وجدان جمعی دست می­‌زند.

با توجه به همین گفتمان، می‌توان نگاهی به نمایش «کلاه شما قاضی» انداخت که این روزها، به نویسندگی و کارگردانی محسن میرزایی، در پلاتو همایون صنعتی کرمان روی صحنه می‌رود. داستان این نمایش، درباره تلاش چند زندانی برای نجات یک زندانی دیگر از چوبه دار است که از خلال آن به آسیب‌های اجتماعی ناشی از عدم آگاهی می‌پردازد.

کارگردان نمایش «کلاه شما قاضی»، تماشاگر را بر جایگاه قضاوت می‌­نشاند تا کارآمد بودن قوانین و متن جامعه‌­ای را که ریشه­‌های وقوع جرم را در خود پرورانده داوری کند. «آنچه شده­»ای را نشان‌مان می­‌دهد که «آنچه بوده‌اش» هنوز و هر روز دارد زیر پوست شهر، آدم می­‌خورد. او به سمت تئاتری رفته که قدرت دست‌کاری، مفصل‌بندی و چینش ذهنی حول یک معنا را دارد و گفتمان­‌های جدیدی را شکل می­‌دهد.

میرزایی ما را وامی­‌دارد به‌جای تزریق احساسات انسانی به پایان یک روند تنبیهی، جلوی جوانه زدن بائوباب‌های بزه را بگیریم. او آدم‌هایش را بی‌هیچ التفاتی به طرح و توطئه مرسوم در تئاتر گرد هم جمع آورده تا داستان‌هایی را بگویند که مشکلات عمیق فرهنگی و اجتماعی جامعه‌­مان را پیش چشم‌مان می‌­آورد. آدم‌های نمایش او به شیوه­­ شخصیت‌های رئالیستی، نسخه­‌های موثقی از آدم‌های جامعه ما هستند. کسانی که شاید زیاد نمی­‌بینیم‌شان اما مثل ما یک حق رأی دارند و حذف، جامعه‌پذیر کردن یا شنیدن­ آن‌ها ما را در گفتمان‌­های متفاوتی قرار می­‌دهد.

محسن میرزایی، کارکرد حبس که به‌ظاهر اصلاح و تنبیه بزه­کار است را نیز پای میز محاکمه می­‌کشاند. زندان، شخصیت­‌های نمایش را تهذیب نکرده و از آن‌ها افرادی جامعه‌پذیر که به جامعه برگردند و در ساخت آن سهمی بپذیرند، نساخته است. آن‌ها یا همان‌که بودند هستند یا چنان شکسته و ناامیدند که اگر به جامعه نیز برگردند فقط یک «دیگری منفعل» خواهند بود.

تمام این‌ها، قله‌های قدرت نمایش‌ «کلاه شما قاضی» هستند، ولی ایراد کار آنجاست که تمام این حرف‌های خوب با سرعت زیاد و پیش از آنکه تماشاگر فرصت کند به شخصیت‌ها نزدیک شود زده می‌­شوند. قبول که در کوزه ریختن این بحر کار بسیار دشواری بوده است، اما باید توجه می‌شد که این دست کاراکترها، به شخصیت‌پردازی و زمان بیشتری نیاز دارند. هرچه باشد آدم‌های نمایش، شخصیت‌های سختی برای برانگیختن حس همدردی تماشاگرند. آن‌ها به هر دلیلی قواعد اجتماع را زیر پا گذاشته­‌اند و دشمن جامعه محسوب می­‌شوند.

برانگیخته شدن احساسات تماشاگر، از مرگی که محتوم است نیز حاصل پیشرفت داستان نیست. اینکه محکومیت یک انسان به اعدام ما را غمگین می­‌کند، برانگیخته شدن احساسات ما به‌عنوان یک همنوع است نه نزدیکی خاصی که لازم است به‌عنوان یک تماشاگر تئاتر با کاراتر اصلی روایت پیدا کنیم.

چسباندن تعزیه به روایت اصلی می­‌توانست نوعی بازگشت به ارزش‌های دینی و سنتی را تبلیغ کند و به‌عنوان نسخه­ تجویزی کارگردان برای دررفت از بن‌بست ناکارآمدی زندان در تهذیب اخلاق فردی تلقی شود، اما با پیشرفت نمایش تعزیه به عنصری قوی و فعال بدل نمی‌­شود. گویی کاراکترهای میرزایی برای آنکه به ترس و انتظار کشنده­‌شان غلبه کنند، به آن دست آویخته‌اند. تنها کسی که از نقشش در تعزیه تأثیر می‌­پذیرد، خیلی سریع و با مقدمه‌ای بسیار کوتاه متحول می‌شود. مراحل رشد شخصیت و تغییر او مغفول واقع شده و دگرگونی­ سریع، فرصت درونی شدن انگیزه‌اش را به مخاطب نمی‌دهد. ازاین‌روست که نسخه­ کارگردان اثر، به‌عنوان یک راه‌حل اخلاقی جدی گرفته نمی­‌شود.

نمایش «کلاه شما قاضی»، تمام مدت زیر سایه ­طناب داری که در جلوی صحنه آویزان است، اعصاب مخاطب را به بازی می­‌گیرد و او را که به خاطر تراژی-کمدی بودن ژانر نمایش، از آغاز انتظار هیچ نجات، یا امید هیچ گشایشی را ندارد، در سلسله­ علت‌های روی دادن چنین داستان‌هایی تا کف جامعه پایین می‌کشد. سر آخر وقتی صحنه خالی می­‌شود، تماشاگر می­‌ماند و این سؤال سازنده که خب میرزایی و گروهش تئاتر روی صحنه بردند، نقش من در رفع تبعیض و نابرابری فرهنگی و اجتماعی چیست؟

برشت می‌­گفت «من می‌خواستم قواعدی را به‌کارگیرم که موضوع آن فقط تفسیر جهان نیست، بلکه تغییر آن است» (2)، محسن میرزایی هم به‌جای شنا در آب‌های آرام حاشیه تئاتر، دست به کاری زده که چالش‌برانگیز و سخت است. برای همین، نمایش «کلاه شما قاضی» را می‌توان به‌عنوان یک موفقیت در کارنامه­ محسن میرزایی، همکارانش و تئاتر کرمان ثبت کرد.

منابع:
1_مقدمی، محمدتقی، نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دوم، شماره دوم، بهار 1390، صص 124-91
2
_میتر، شومیت، مترجم عبدالحسین مرتضوی، شناخت نظام‌های تئاتر، 1394، نشر قطره

 

 

 

 

 

 

 

 

 




مطالب مرتبط

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

حضور موفق نمایش «مهمان جامانده» در جشنواره بین المللی اردکان

نمایش «مهمان جامانده» که با هدف فرهنگ‌سازی درحوزه‌ی افراد دارای معلولیت و همچنین با بازیگری این افراد ساخته شده است موفق به کسب جوایز متعددی در بخش فراگیر بیست‌و‌هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان اردکان شد.

|

نگاهی به نمایش «اینجا با هر باران یک‌نفر می‌میرد»

متنی پُرمایه و موفق در اجرا
نگاهی به نمایش «اینجا با هر باران یک‌نفر می‌میرد»

متنی پُرمایه و موفق در اجرا

مریم امانی: رنج‌هایی که زیر سایه­ جنگ می­‌رویند، گیاهان هرزی هستند که به آدم‌ها می‌پیچند و ذره ذره شیره­ هستی­‌شان را می­‌مکند. ساکنان مرزهای غربی ایران در همسایگی و همخانگی با ...

|

درخشش کرمانی‌ها در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

درخشش کرمانی‌ها در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

نمایش «خانه‌های اجاره‌ای» از استان کرمان، با دریافت چندین جایزه از جشنواره تئاتر منطقه‌ای فجر، به جشنواره فجر معرفی شد. هنرمندان نمایش‌‌های «کلاه شما قاضی» و «یادگار پدر» هم در این رویداد هنری، خوش درخشیدند.

|

گفت‌و‌گو با کارگردان تئاتر کرمانی

محسن میرزایی: تئاتر معلولین برای جامعه آگاهی بخش است
گفت‌و‌گو با کارگردان تئاتر کرمانی

محسن میرزایی: تئاتر معلولین برای جامعه آگاهی بخش است

محسن میرزایی هنرمندی که تجربه کار با معلولین را دارد بر این باور است که تئاتر معلولین برای جامعه آگاهی بخش است و مخاطبان در جریان زندگی این افراد قرار می‌گیرند و همچنین هنرمندان معلول هم با حضور در اجتماع مطالبه‌گری را می‌آموزند.

|

یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی
یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی

سروش سلطانی٭، «کودکان با هر چیز کهنه‌ای که به دستشان برسد بازی می‌کنند، نشان می‌دهد بازی می‌تواند شخص را از قید رابطه‌اش با قانون و اقتصاد و جنگ و دیگر امور جدی رها کند

|

با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه
با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه

مصطفی درویش گوهری، در این یادداشت قصدی بر تحلیل یا نقد اثری را نداریم، تنها به‌واسطه دیدن دو نمایش "موش و دیلادوز" و "کک به تنور" به کارگردانی دکتر یدالله آقا عباسی، به مسئله تئاتر تعلیمی و اهمیت ...

|

نظرات کاربران