در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر «سایکوسیس ۴:۴۸»

پرده پنهان و نهان این روزهای همه ما

کاظم دامغانی٭، فکر می‌کنم این آخرین نمایشنامه ی سارا کین است، که پس از این در سن ۲۸ سالگی خودکشی می‌کند. جایی خواندم که این نمایشنامه انگار وصیت نامه ی سارا کین است. این وصیت نامه یا نمایشنامه به قدری با درونیات امروزه ی جوانان نسل ما همخوانی دارد، که مفهوم و محتوای این اثر انگار بر ناخوداگاه ما می‌نشیند. نمایش سایکوسیس با یک گروه دانشجوییِ خلاق و شجاع به روی صحنه رفته است. این نمایشنامه از این نظر اهمیت دارد، که ما در بحران های افسردگی و نا امیدی ناشی از جبر های زیست شده، گاهی از حرکت می‌ایستیم. دیدن این نمایش نیاز جامعه ایست، که می‌خواهد حرف های نا امیدانه ی درون خودش را یک بار بشنود، تا شاید با خودش کمی دقیق تر رو برو شود. سایکوسیس نه به کلاسیک باج می‌دهد نه به پست مدرنیسم. انگار دوست دارد حرف بزند ، خارج از ایسم های منسوخ شده.

علیرضا محسن‌بیگی در قامت کارگردان، به درستی متوجه این موضوع شده که تئوری های آموخته شده در دانشگاه وحی منزل نیستند، و این پذیرش، برای کارگردان، استفاده از ابزار های نمایش را در به کار بردن خلاقیت، آسان تر می‌کند. محسن‌بیگی با طراحی کم نقص، منسجم و خلاقانه، مفهوم کلی نمایشنامه را بر تن و زبان بازیگران تزریق می‌کند. استفاده ی درست از توانایی بازیگران که همه بالاتفاق من را شگفت زده کردند، توانسته بودند طراحی های مد نظر کارگردان را با حداقل کمبود ها اجرا کنند. بازیگر های این نمایش درک مناسبی از کانسپت این نمایشنامه داشتند، و اینگونه نبود که ابزار های خامی در اختیار ایده ی ناقص کارگردان بوده باشند. مشخص بود تئامل درستی از ساختار و محتوا بین کارگردان و گروه بازیگری شکل گرفته بود.

طراحی صحنه این نمایش، کم ایده بود، که البته می‌توان حدس زد که علت آن چیست. با شناختی که از گروه دارم، قطعا اگر سرمایه گذار یا تهیه کننده ای به این گروه جوان اعتماد می‌کرد، ایده های بهتری برای طراحی صحنه وجود داشت که گروه به آن بپردازدطراحی لباس و گریم در حد توانِ پردازنده ها عملی شده بود و در خدمت کار بود.‌

اما باید به طراحی نور ایراد گرفت، در چنین نمایشی که منظم و خوش ریتم پیش می‌رود، خلل های نوری، نا هماهنگی ها، قطع و وصل های بیش از حد و حتی مشکلات فنی سالن اگر نبود شاید ما با اجرای قوی تری رو‌برو‌ بودیم. نکته ی عجیب برای من این بود، که با چند دقیقه صحبت تلفنی با کارگردان متوجه شدم تولید این نمایش با هزینه ی خیلی کم به مرحله اجرا رسیده. خلاقیت، هماهنگی، توان بازیگر، ذهن کارگردان، ریتم مناسب و انتخاب موسیقیِ تا حدی خوب، و صد البته انتخاب متن درست در زمان درست، اینها همه کنار هم باعث شد، نمایش سایکوسیس از نظر من یکی از بهترین اجراهای این چند سال کرمان را رقم بزند. در آخر برای گروه اجرایی آرزوی موفقیت و رشد دارم. و امیدوارم از خطر های محتمل در این حیطه ی بی رحم در امان باشند.!

٭کارگردان و بازیگر




مطالب مرتبط

یادداشتی بر «سایکوسیس ۴:۴۸» اثرعلیرضا محسن‌بیگی

چشم از من بگیر! پرده می‌افتد!
یادداشتی بر «سایکوسیس ۴:۴۸» اثرعلیرضا محسن‌بیگی

چشم از من بگیر! پرده می‌افتد!

شاهد شفیعی٭، عملاً متن ملغمه‌ای از خودگویی‌های فردی بیماری است که وجوه شخصیتش از هم گسیخته‌اند.اما این متن در مقابل اجرای آن حرفی برای گفتن ندارد و تمامی روی سخن با ما را اجرا دارد

|

یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی
یادداشتی بر نمایش قمَروی لَب‌ندار، اثر مصطفی نیکروان

سفرادیسه وار قمرو، دگردیسی و یافتن شادمانی درونی

سروش سلطانی٭، «کودکان با هر چیز کهنه‌ای که به دستشان برسد بازی می‌کنند، نشان می‌دهد بازی می‌تواند شخص را از قید رابطه‌اش با قانون و اقتصاد و جنگ و دیگر امور جدی رها کند

|

با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه
با نگاه به دو اجرای یدالله آقا عباسی

یادداشتی بر ضرورت تئاتر تعلیمی در جامعه

مصطفی درویش گوهری، در این یادداشت قصدی بر تحلیل یا نقد اثری را نداریم، تنها به‌واسطه دیدن دو نمایش "موش و دیلادوز" و "کک به تنور" به کارگردانی دکتر یدالله آقا عباسی، به مسئله تئاتر تعلیمی و اهمیت ...

|

نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج
نگاهی به آخرین اثر علی نفیسی

آنتیگونه زاده رنج ، مادر رنج

علی نفیسی با کشف این دو گانگی ، تلاش کرده است تا با پیوند رویه ی امروزین جامعه ی ما در قالب روایت افسانه ای عاشقانه و ساختن اسطوره ای امروزین با نشانه هایی ایرانی و آشنا برای تماشاچی ما ، در موازات خط درام اصلی آن را نوسازی کرده و این شکاف را پرکند.

|

نظرات کاربران