در حال بارگذاری ...
یادداشت امین شجاعی بر تئاتر کرمان:

پوست اندازی تئاتر کرمان

تئاتر کرمان دوران پوست اندازی نا محسوس خود را طی می کند ، دگرگونی که به سبب زمان ، جغرافیا و دست تقدیر ناگزیر آنیم. کهولت سن ، کوچ هنرمندان و بعضاً شرایط اقتصادی حاکم بر تئاتر استان کرمان شرایطی را رقم می زند

تئاتر کرمان- امین شجاعی؛ تئاتر کرمان دوران پوست اندازی ( دگرگونی ) نا محسوس خود را طی می کند ، دگرگونی که به سبب زمان ، جغرافیا و دست تقدیر ناگزیر آنیم. کهولت سن ، کوچ هنرمندان و بعضاً شرایط اقتصادی حاکم بر تئاتر استان کرمان شرایطی را رقم می زند که ناگزیر خانواده تئاتر نام بسیاری از همراهان خود را در اجرای نمایش ها نمی بیند و در عوض نام های جدید در تئاتر استان در بروشور نمایش ها حک می شود . این اصل دگرگونی در دیگر پدیده های عالم با شکل های مختلف مشاهده می شود که البته رسم و قاعده بر آن است که این حرکت رو به جلو و پیش برنده باشد و بعد از هر پوست کهنه پوستی نو و تازه نمایان شود و خونی تازه را در رگها به جریان بیندازد . 

بانگاه به آثار نمایشی چند ساله اخیر تئاتر کرمان این سوال ایجاد می گردد:

آیا تئاتر کرمان رو به جلو حرکت می کند و آیا در پس این پوست اندازی شادابی ، تکنیک ، خلاقیت و روح تازه ای دیده می شود ؟ 

کارگردان های جوان و بازیگران جوان و تازه ای که غالباً محصول آموزشگاه ها و دانشگاه های تئاتر کشورند تولیدات خود را در قالب نمایش نامه ، نمایش و نمایش نامه خوانی روانه بازار می کنند اما استقبال ، نقد ها و تحرکات اجتماعی نسبت به آثار نشان می دهد که نسل تازه موفقیتی در پیشی گرفتن از پیشینیان خود نداشته اند اگر چه نباید از این امر غافل شویم که بسترمخاطب 20 یا 30 ساله گذشته با مخاطبی که ترجیح می دهد نیازهای حسی و عاطفی خود را در فضای مجازی جستجو کند فرق دارد اما نمایش های عقیم ،  فقیر و فاقد خلاقیت و شور حال نیز بر این مدعا صحه می گذارد که تئاتر امروز نتوانسته به توان پیشینیان خود نیز دست یابد. 

نمایش های پر مغز و خالی از ادعا جای خود را به نمایش هایی داده اند که متن آنها گاهاً از سر هوس و احساسات شخصی کارگردان انتخاب شده اند و فاقد هرگونه عمق اجتماعی اند. البته مسلم است که استثنائاتی نیز وجود دارد اما واقعیت تلخ عدم ارتباط عاطفی با جامعه و خلق آثار با ژست روشنفکرانه ، ماحصلی جز عدم ارتباط مخاطب با نمایش ندارد . ذات ناقص آموزش در استان ، عدم توجه به آثار روز دنیا ، تقلید کور کورانه از آثار برجسته و عدم درک نیاز روز جامعه آسیب هایی است که نمایش استان پیش رو دارد . باز خوانی تاریخ تئاتر کرمان و مرور آثار بزرگانی چون یداله آقا عباسی ، مهدی ثانی و دیگر بزرگان تئاتر استان می تواند چراغ راه نسل تازه و جوان باشد اگرچه نسل میانی نیز در این امر توفیقی حاصل نکرده مگر در چنگ انداختن به اسامی و بزرگان تئاتر استان و کشور و ژست گرفتن با کلمات و جملاتی که غالباً ترجمانی نامعلوم و مجهولی را در بر دارد و نسل میانی نیز هویت خود را نه در عمق آسیب های اجتماعی بلکه در پز روشنفکرانه جستجو کرد

امید که خانواده تئاتر استان کرمان در مسیر خود دستاویزی بهتر از آنچه بدان دچار است یابد.

 




نظرات کاربران