یادداشت رضا شمسی بر نمایش «منم میرزا رضا» به کارگردانی یدالله آقا عباسی
شب تردید میرزا رضا
آقا عباسی در بخشی از نمایشنامه خود تعزیه را نه به عنوان یک واقعیت تاریخی یا ابزاری برای روایت واقعیت که به عنوان یک فرم به رخ میکشد. ما با پشت پرده این تعزیه سر و کار داریم و مدام با نحوه یا چگونگی خواندن شبیهخوانها دچار چالش میشویم
رضا شمسی؛ در این تردیدی نیست که میتوان نمایش «منم میرزا رضا» را از زوایای مختلف مورد واکاوی قرار داد.
مثلا میتوان بر میرزا رضای کرمانی شاهشکار به عنوان یک شخصیت واقعی تمرکز کرد و نمایش را روایتی مستند از زندگی او دانست و تبعات قتل ناصرالدین شاه بر زندگی او را تفسیر کرد.
از این منظر نمایشنامه عبارت میشود از داستان واقعی زندگی «میرزا رضا» که باید صحت و سقم آن را با واقعیت تاریخی محک زد.
مخصوصا اگر بدانیم شبیهخوانی بهکار گرفته شده در این نمایش هم مبتنی بر یک واقعیت تاریخی است که رجال حکومتی آن دوره گروهی تعزیه گردان را واداشتند که تعزیه قتل شاه شهید را اجرا نمایند.
برای من اما آنچه تماشای این تئاتر را به مثابه یک اثر هنری لذت بخش میکند:
1- بازی با 2 فرم نمایشی است که از یک واقعیت تاریخی لذت هنری میآفریند.
2- همچنین بیان تردید شخصیت اصلی نمایش که روایت را از یک نقل خطی و افقی به ساحت یک داستان عمودی و عمقی برمیکشد.
آقا عباسی، در بخشی از نمایشنامه خود، تعزیه را نه به عنوان یک واقعیت تاریخی یا ابزاری برای روایت واقعیت که به عنوان یک فرم به رخ میکشد. ما با پشت پرده این تعزیه سر و کار داریم و مدام با نحوه یا چگونگی خواندن شبیهخوانها دچار چالش میشویم. مثلا میبینیم که نایب السلطنه به غریبی خواندن شبیهخوان میرزا به این دلیل معترض میشود که نحوهی غریبیخوانی را اشک درآور میداند و میپندارد «مردم نباید برای یک قاتل، شقی مثل میرزا رضا اشک بریزند»
ما در نمایش مورد بحث، تعزیه را به عنوان یک فرم نمادین با ژانر نمایش واقعگرایانهی که بازنمایی استنطاق است در هم میآمیزد.
آقا عباسی میخواهد کلیشه میرزا رضا را بشکند. نگاه به میرزا رضای کرمانی از 2 جهت کلیشهاست؛
گروهی او را تروریستی میدانند که نظم قابل اصلاح مملکت را که در هیات شاه متجلی بوده است، از بین برده و مسیر خشونت را هموار کرده است.
گروهی دیگر او را فردی شجاع میدانند که بر حسب ضرورت تاریخی ریشهی ظلم را برکنده و مسیر مشروطه را هموار کرده است. «منم میرزا رضا» این هر دو نگاه کلیشهای را به چالش میکشد و شب تردید میرزا رضا را روایت میکند و با این کار هر ایرانی را به چالش میکشد. اصلا «منم میرزا رضا» میخواهد بگوید هر ایرانی میرزا رضا است که باید در کلیشهی خود شک کند.