هنرمند برای خود چیزی نه در زندگی دارد نه در متن و حاشیه این گذار.... همه انچه خلق می کند برای مردم سرزمینش است و بس.
مهدی ثانی؛ نمایش هنر است، قدیمی ها می گفتند: چشم باز غیب می گویی، یعنی می دانی می دانند و می گویی.
آری، می گویم چرا که یک مساله را که برایم رنج آور شده است را بیان کنم
خانم گلاب آدینه در تهران پرده خوانی استاد بیضایی را در این چند روز و ماه گذشته آماده اجرا کردند و به صحنه بردند.
شبی از اجراها مورد بی مهری و غضب تماشاگران قرار گرفتند.
کار ندارم، اصلا قابل تامل نیست؟ هنر را باید مجددا تعریف کرد، در اروپا و شرق و غرب عالم
اکثر شاهکارهای ادبی؛ نمایشی، انسانهای بزرگ و نوآور، نقاش هنرمندان در سالهای ناآرامی، بی ثباتی حکوتها پا به میدان گذاشتند خلق شده اند و کار آنها باعث دگرگونی در اندیشه و نگاه و تلقی مردم از زیستن آبرومند شده است.
اینکه ( برشت بیچاره در جنگل شهرها) می گوید: «هر کجا تماشاگرت را دیدی نمایشت را اجرا کن »
خلاقیت خلق اثری هنری که وجود نداشته فقط کار هنرمند است. با ضرورتی که به سراغش می آید
زمان، مکان. تاریخ ندارد.
هنرمند دردهای اجتماعی را تجربه کرده، چشیده، رنج را می شناسد. آزادی را ، درک کرده است.
همیشه حی و حاضر است. هنرمند برای خود چیزی نه در زندگی دارد نه در متن و حاشیه این گذار.
همه آنچه خلق می کند برای مردم سرزمینش است و بس. مقاومت ، فداکاری، از خود گذشتگی، گذشتن از فاصله ها،
عمری را به اصرار بر سر هنرمندی گذاشتن، از خواص اوست هرگز نباید فراموش کرد .
برای همه شما جامعه هنرمندان نمایش آرزوی موفقیت دارم.
محسن قائمی٭، تیفون نمایشی است که تا هشت اردیبهشت هر شب ساعت هفت در سال مجموعه تئاتر شهر کرمان به صحنه میرود. کارنامه محمدکاظم دامغانی، کارگردان این اثر، نشان دهنده مسیر خاصی است که ...
سروش سلطانی٭: «کودکان با هر چیز کهنهای که به دستشان برسد بازی میکنند، نشان میدهد بازی میتواند شخص را از قید رابطهاش با قانون و اقتصاد و جنگ و دیگر امور جدی رها کند
مصطفی درویش گوهری، در این یادداشت قصدی بر تحلیل یا نقد اثری را نداریم، تنها بهواسطه دیدن دو نمایش "موش و دیلادوز" و "کک به تنور" به کارگردانی دکتر یدالله آقا عباسی، به مسئله تئاتر تعلیمی و اهمیت ...
مصطفی درویش گوهری٭، وجدی معود از جمله نویسندگانی است که بهواسطه توجهش به مسائل اجتماعی که در خاورمیانه؛ خاصترین پهنه جغرافیایی پس از جنگ جهانی دوم، روایت میشوند همواره موردتوجه قرار گرفته ...
علی نفیسی با کشف این دو گانگی ، تلاش کرده است تا با پیوند رویه ی امروزین جامعه ی ما در قالب روایت افسانه ای عاشقانه و ساختن اسطوره ای امروزین با نشانه هایی ایرانی و آشنا برای تماشاچی ما ، در موازات خط درام اصلی آن را نوسازی کرده و این شکاف را پرکند.