یا شاید «مسیح چه کسی را کشت؟»
محمد فتح نجات، بازهم پوریا قلیپور و بازهم یک اثر متفاوت؛ این جمله ای بود که چند هفته قبل درست زمانی که مطلع شدم قرار است پس از مدتها اثری را روی صحنه اجرا کند به ذهنم رسید. چند هنرمند انگشت شمار در کرمان فعالیت دارند که زمانی اخبار آثارشان به دستم می رسد، بی صبرانه در انتظار روز اجرا قرار می گیرم. یکی از این هنرمندان پوریا قلی پور است، جوانی خوش ایده و خالق که به رغم محدودیت هایی که مجبور به تحمل آنها است همواره سعی دارد اثری خلق کند که با دیگر آثار متفاوت باشد. تئاتر «چه کسی مسیح را کشت؟» نمایشی است با درون مایه اعتراض به شیوه تعامل حکومت ها با مردم. البته در این نمایش شاهد هستیم که داستان در آمریکا روایت می شود، روایتی از زمان ریاست جمهوری کارتر و رفتارهای پوپولیستی برای پیروزی در انتخابات. قصد تحلیل نمایشنامه و بیان برداشت های شخصی خودم را ندارم زیرا به نظرم به تعداد تماشاگران این اثر می تواند برداشت های گوناگون متصور شد. در بخشی از نمایش که سناریوهای پوپولیستی در حال مطرح شدن است می توان به خوبی درک کرد که متاسفانه چگونه ابرقدرت ها از اعتقادات مردم سوء استفاده می کنند و حوادث تاریخی را در حافظه مردم تغییر می دهند. پس از تماشای این نمایش در ذهن بنده اینگونه جملهای مطرح شد که شاید مسیح قرار است کسی را بکشد. اما نکته دیگری که در این نمایش بسیار جالب بود استفاده از یک بازیگر-خواننده به عنوان یکی از نقش های اصلی کار بود. محمدحسین محمودشاهی که در دو دهه اخیر، هم در عرصه موسیقی فعالیت داشته و هم بازیگری را بارها تجربه کرده است، در نمایش «چه کسی مسیح را کشت؟» نقشی متفاوت را ایفا میکند. به نظر بنده محمودشاهی در این اثر خوش درخشید و با وجود اینکه هیچ مشارکتی در بخش فیزیکال نداشت، تاثیر مثبتش مشهود بود. همین تصمیم و انتخاب از سوی قلی پور را می توان نوعی خاص پنداری و متفاوت اندیشیدن دانست، در حالی که اکثر فعالان تئاتر نمی توانستند این بازیگر را در چنین نقشی تصور کنند، قلی پور این کار را انجام می دهد و محمودشاهی نیز الحق که به خوبی از پس اجرای آن بر می آید. از سویی دیگر باید به بازیگری تاثیرگذار حسامالدین ایرانمنش اشاره کنم که به نوعی با بازی متفاوت خود نقش مهمی را در بخش غیرفیزیکال کار برعهده داشت. نقشی که کمدی بود اما شهدی تلخ را به مخاطب القا می کرد. ایفای چنین نقشی همواره سخت است زیرا بازیگر بر روی لبه تیغی حرکت می کند که یک طرف آن شاد شدن مردم است و سمت دیگر تلخی مضاعف، بنابراین بازیگری را که بتواند در یک نمایش غیر کمدی این چنین تعادل خود را حفظ کند، باید ستود. در انتها اگر بخواهم به عنوان یک روزنامه نگار و مخاطب دائمی تئاتر و نه یک کارشناس یا منتقد به این اثر بنگرم می توانم در ابتدا به طراحی زیبای حرکات بازیگران در بخش فیزیکال اثر اشاره کنم. حرکاتی که در بسیاری از موارد سخت بودند و باید به طراح و مجریان آن دست مریزاد گفت. اما یک نکته در این میان بدچشمی کرد و آن گسست میان بخش فیزیکال و غیرفیزیکال کار بود. اینگونه که صحنه های حرکات بازیگران در برخی موارد آنطور که باید همخوانی با محور داستان نداشت و اندکی زاویه مشاهده میشد. البته بازهم اشاره می کنم که تنها در برخی از صحنه ها این موضوع مشاهده می شد و در برخی دیگر اتفاقا همخوانی بسیار دقیق و خوب بود. همخوان نبودن این دو بخش باعث می شود که مخاطب در زمان اجرای حرکات فیزیکی از داستان بیرون کشیده شود و در زمان بازگشت به بخش غیرفیزیکال آنطور که باید با روایتگران همراه نشود. در مجموع باید گفت که این کار همچون دیگر آثار گذشته این گروه ارزش دیدن دارد و روزنامه «کرمان امروز» شما را به تماشای آن دعوت می کند »چه کسی مسیح را کشت؟» هر شب تا تاریخ 27تیرماه راس ساعت 19:15 در مجموعه تئاتر شهراجرا می شود و خرید بلیت از طریق سامانه تیوال به صورت اینترنتی ممکن است.
منبع: کرمان امروز