یادداشتی بر جشنواره سی و سوم کرمان
تئاتر این داستان همیشه جاری ما
تئاتر این داستان همیشه جاری ما 3
تئاتر این داستان همیشه جاری ما 2
ایران تئاتر، کرمان_ مهدی حشمتی؛ چیزهای زیادی را در دوران کرونا گم کردیم. و فراموش کردیم و میخواهیم در صحنه تئاتر آنها را پیدا کنیم.
کارن همایونفر آهنگساز مطرح کشور در مصاحبه پشت صحنه یکی از کارهای سینمایی اش بعد از مدتها تعطیلی می گوید:
«بعد از مدتها یک فیلمنامه دستم رسید که موسیقی آن را بنویسم. گفتم خدایا دوباره سینما، دوباره زندگی با ذوق و شوق فراوان کار را آغاز کردم و بهترین روزهای زندگیم بود»
بعد از دیدن تبلیغ جشنواره سی و سوم در فضای مجازی و بعد از یک سال وحشتناک کرونایی گفتیم :دوباره جشنواره،دوباره زندگی و بازهم تئاتر این داستان همیشه جاری ما.
به دلیل شرایط کرونایی قرار بر این شد جشنواره امسال هم به صورت مجازی و تعداد اندک تماشاگر برگزار شود و به ابتکار دوستان ستاد جشنواره و به دلیل زنده ماندن حال و هوای جشنواره با رعایت شیوهنامههای بهداشتی، آثار به صورت زنده در سالن تئاتر شهر کرمان پخش شودو علاقهمندان به دیدن مجازی این آثار بنشینند. جشنواره شروع شد و نمایش آنلاین اولین اثر شرکت کننده در جشنواره.
محوطه تئاتر شهر لحظه به لحظه به روزهای پرنشاط سالهای قبل برمی گردد. همه دارند میآیند، دور هم دو به دو سه به سه، گپ و گفتگو بحث و بعضا جدال. آه که خاصیت تئاتر همین است، همین قدر زندگی همین قدر پویایی .
بیش از دهها نفر از پشت درب سالن به دلیل تکمیل ظرفیت برمیگردند و تقریبا همین مقدار از پشت درب اجرای آنلاین بعدی بعدی بعدی. اشتیاق، نشاط و تئاتر همان داستان همیشه جاری.
ما در دوران مصرفگرایی زندگی میکنیم که هنر همواره زیر سوال است تا وجوه خود را توجیه کند. تئاتر هم از این قاعده مستثنا نیست. حال چرا تئاتر؟ اصلا چرا تئاتر ببینیم؟
«برنولد هیلی» پژوهشگر و کارگردان تئاتر، دلایل جالبی را اشاره میکند.
(همبستگی)
از روند تمرین یک اثر نمایشی تا تجربه اجرای زنده، تئاتر الگوی کارآمدی از همکاری و همبستگی است. در دنیایی که رفاه فردی ما را به سمت فروپاشی اقتصادی و زیستمحیطی میبرد، تئاتر تجربه زیبای باهم بودن است.
(همدلی)
تئاترظرفیت همدلی ما را نشانه گرفته و وسعت می بخشد. زنده بودن و بی واسطگی تئاتر به ما می آموزد تا دنیای فرد دیگری را تجربه کنیم و هم عقلانی و هم احساسی درباره آن بیاموزیم. جشنواره و دورهمی آن هم قطعاً بزرگترین فضای همدلانه تئاتری هاست.
(سرگرمی)
می شود قدرت سرگرمی تئاتر را نادیده گرفت؟ از پزهای روشنفکری که تئاتر را هنر خاص می دانند، فاصله بگیریم. ما همگی دنبال تنوع در روال عادی زندگی هستیم و با سرگرم شدن از موقعیت های تکراری روزمره میگریزیم.
(درگیری تخیل)
تئاتر در ذهن تماشاگر اتفاق می افتد و به وقوع میپیوندد. تئاتر برای تماشاگرانش دنیایی در اطراف آن چه در صحنه رخ میدهد می سازد تخیل میکنیم و با این تخیل ساخته شده برای لحظاتی در طول اجرا و شاید ماهها بعد اجرا با آن زندگی میکنیم. دنیای بعد از کرونا به شدت نیازمند تئاتر است .
چیزهای زیادی را در دوران کرونا گم کردیم. و فراموش کردیم و میخواهیم در صحنه تئاتر آنها را پیدا کنیم. شاید زندگی کردن را فراموش کرده ایم. بیاد بیاوریم همه زیباییهای زندگی را تئاتر میتواند و میخواهد همه آن ها را به ما یادآوری کند. مجازی شدنمان باعث شده همهی بی ارزشهای دوروبرمان مهم شوند. صحنه نمایش میخواهد و میتواند همهی آن چیزهای قدیمی اما جذاب را به یادمان آورد و دوباره و دوباره تجربه کنیم. نگذاریم این اشتیاق درجا بزند.
باز بوی خاک کهنهی صحنه میآید. بوی عاشقی بوی دلدادگی.